!
عمليات مرصاد

 عملیات مرصاد یا عملیات فروغ جاویدان نام نبردی است که توسط سازمان مجاهدین خلق طرح‌ریزی شد و میان ارتش جمهوری اسلامی ایران و سازمان مجاهدین خلق در اواخر جنگ ایران و عراق، در سال ۱۳۶۷ درگرفت. پس از چند روز درگیری درنهایت نیروهایارتش ایران بر سازمان مجاهدین خلق پیروز شد. تعداد زیادی از نیروهای مهاجم در این نبرد کشته شدند.

 

پیش زمینه

در تیر ماه ۶۷ صدام حسین طی یک نطق تلویزیونی اعلام کرد: «... بعد از مدتی خواهید دید که چگونه مجاهیدن خلق به اعماق خاک خودشان نفوذ خواهند کرد و همین‌طور پیوستن مردم ایران به صفوف آنها را خواهید دید.»[۲] به این ترتیب شش روز پس از قبولقطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت توسط ایران، نیروهای عراقی توافقات این قطعنامه را زیر پا گذاشته، مجدداً در جنوب و حوالی خرمشهرحمله کردند تا راه نفوذ برای ارتش مجاهدین خلق باز شود و حتی توانستند تا آستانهٔ تصرف آن پیش روند. به این ترتیب نیروهای دفاعی ایران در جبهه‌های جنوبی مستقر شدند. در این زمان سازمان مجاهدین عملیاتی با نام فروغ جاویدان را از مرزهای غرب ایران آغاز کرد.

مسعود رجوی در شب آغاز عملیات گفت: «براساس تقسیمات انجام شده، ۴۸ ساعته به تهران خواهیم رسید... کاری که ما می‌خواهیم انجام دهیم در حد توان و اشل یک ابرقدرت است؛ چون فقط یک ابرقدرت می‌تواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند... از پایگاه نوژه هم ترسی نداشته باشید؛ هر سه ساعت به سه ساعت دستور می‌دهم هواپیماهای عراقی بیایند و آنجا را بمباران کنند. پایگاه هوایی تبریز را هم با هواپیما هر سه ساعت به سه ساعت مورد هدف قرار خواهیم داد... علاوه بر آن، ضد هوایی و موشک سام ۷ هم که داریم... هوانیروز عراق تا سرپل ذهاب به‌همراه ستون‌ها خواهد بود. از نظر هوایی ناراحت نباشید چون هواپیماهای عراقی پشتیبان ما هستند و تمام ماشین‌ها به صورت ستون حرکت می‌کنند.»

فروغ جاویدان

در آن تاریخ نیروهای نظامی موسوم به سازمان مجاهدین خلق فاصلهٔ تنگه پاتاق تا منطقه چهارزبر در ۳۴ کیلومتری کرمانشاه را با سرعت خیلی زیاد طی کردند. به دلیل هجوم همزمان ارتش عراق به جبهه جنوب بخش عمده‌ای از توان نظامی ایران در جبهه‌های جنوب غربی مشغول دفع تهاجم عراق بودند. به همین دلیل در برابر حرکت ستون‌های مجاهدین مقاومت کلاسیکی وجود نداشت و با پشتیبانی نیروهای عراقی مجاهدین با سرعت زیاد در این جبهه پیشروی کردند. غیر از مقاومت محدودی که توسط ساکنان کرد منطقه وجود داشت نیروهای مجاهدین بدون مانعی جدی تا عمق ۹۰ مایلی خاک ایران پیش رفتند. مجاهدین پیشبینی نموده بودند با اشغال منطقه مردم به حمایت از آن‌های خواهند پرداخت ولی بر خلاف انتظار کردهای منطقه به مقاومت پرداختند که همین مقاومت محدود محلی سرعت پیشرفت ستون نظامی مجاهدین را محدود نمود. آن‌ها توانستند شهرهای قصر شیرین، سرپل ذهاب،کرند غرب و اسلام آبادغرب را اشغال و تخریب کرده و به سرعت از طریق بزرگراه به سمت کرمانشاه پیش روی کنند.

بمباران شیمایی

همزمان با عملیات فروغ جاویدان از سوی سازمان مجاهدین خلق، ارتش عراق نیز در روز ۳۱ تیر ماه ۱۳۶۷ چندین روستای ایران در اطراف کرمانشاه شامل روستاهای زرده، روستاهای نساردیره،نساردیره سفلی و شاه مار دیره از توابع شهرستان گیلان غرب، شیخ صله از توابع شهرستان ثلاث باباجانی، دودان از توابع شهرستان پاوه و روستای باباجانی از توابع شهرستان دالاهو را با بمب‌های گاز خردل و گاز اعصاب بمباران کرد. این بمباران‌ها به مرگ صدها غیرنظامی و مجروحیت چندین هزار نفر از افراد غیرنظامی انجامید. دام‌ها و زمین‌های کشاورزی که محل معیشت مردم بود نابود شده و تا مدنها آلوده شد. بسیاری از مجروحان این روستا به دلیل آثار بمب‌های شیمیایی به بیماریهای اعصاب، سرطان و ... مبتلا شده و کودکان ناقص الخلقه در این روستا به دنیا آمدند. در این میان بسته شدن جاده ارتباطی روستاها به کرمانشاه توسط مجاهدین خلق در ناتوانی مردم برای اعزام به بیمارستان و بالارفتن تلفات انجامید و از سوی دیگر به دلیل نداشتن سابقه پزشکی بسیاری از مجروحان شیمیایی تا سالها شناسایی نشده و از خدمات درمانی محروم ماندند.

عملیات مرصاد[ویرایش]

 
تصویری از چند فرد کشته‌شده وابسته به سازمان مجاهدین خلق طی عملیاتی که سازمان مجاهدین از آن با عنوان «فروغ جاویدان» و دولت ایران از آن با عنوان «مرصاد» یاد می‌کند.

عملیات مرصاد، پاتک نیروهای نظامی ایران در پاسخ به عملیات فروغ جاویدان می‌باشد. سرانجام عملیات مرصاد در پنجم مرداد ماه ۱۳۶۷، با رمز «یا علی» و به منظور مقابله با منافقین در منطقه اسلام‌آباد و کرند غرب در استان کرمانشاه، آغاز گردید. نیروهای نظامی ایران ابتدا منتظر شدند تا مجاهدین به اندازه کافی در داخل خاک ایران نفوذ کنند تا از برد پشتیبانی عراقی‌ها خارج شوند. آنها ابتدا نیروهای چتر باز را در پشت سر مجاهدین پیاده کردند سپس هواپیماهای اف-۴ نیروی هوایی ستون زرهی مجاهدین را بمباران کردند و در ادامه بالگردهای نیروی زمینی ارتش با سلاح‌های ضد تانک به ستون زرهی مجاهدین یورش بردند. در این هنگام پیشروی مجاهدین متوقف شد. در انتها نیروهای زمینی ارتش و سپاه به باقی‌مانده نیروهای مجاهدین حمله کردند.

برخی کارشناسان جنگ و فرماندهان نظامی در ایران ترور علی صیاد شیرازی فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش را به دلیل تدابیر وی در عملیات مرصاد و شکست سنگین منافقین در این عملیات تفسیر می کنند.[۸]

جزئیات عملیات[ویرایش]

نیروهای ایران در جایی که نیروهایشان برتری نسبی داشت به کمین نشستند و در منطقه چهارزبر، با احداث تعدادی خاکریز و یک خط دفاعی مستحکم در انتظار ایشان بودند. چندی از گردان‌های عملیاتی در این جبهه گردان مقداد و گردان حمزه از لشکر ۲۷ محمد رسول الله و تیپ انصارالحسین همدان بودند.

این عملیات سه روز به طول انجامید. در روز اول هدف سد کردن هجوم مجاهدین خلق بود. در این روز نیروی هوایی ایران وارد عمل نشد زیرا در آن زمان پایگاه نوژه بمباران شده بود و انجام عملیات پاکسازی باند فرود قدری فرصت را از آنها گرفت. به همین دلیل نیروی هوایی با یک روز تأخیر عملیات را ادامه داد. در روز دوم حرکت نیروی زمینی صورت گرفت که با پشتیبانی نیروی هوایی و هوانیروز همراه شد و در روز سوم یگان‌های مجاهدین خلق به کلی منهدم شدند. فرماندهی این عملیات بر عهده علی صیاد شیرازی بود. وی در سال ۱۳۷۸ توسط سازمان مجاهدین خلق ایران ترور شد.[۹][۱۰]

واژه عربی «مرصاد» به معنی کمین است. این نام بخاطر کمین برنامه ریزی شده‌ای که نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران انجام داده بودند برای این عملیات در نظر گرفته‌شد.

هاشمی رفسنجانی در این مورد گفت «جنگ و صحنه به گونه‌ای درست شده بود که اینها توی کیسه آمدند و ما در کیسه را بستیم. تدارک منافقین خیلی وسیع بوده و ضربه وارده بر آنها خیلی عمیق است. ۱۲۰ تانک زرهی دجله، ۶۰ نفربر و ۶۰۰ خودرو دیگر، حدود ۵۰۰۰ رزمنده و همین تعداد پشتیبانی و تدارکچی و طرح رسیدن به تهران، خیلی احمقانه و ساده لوحانه و هفتاد درصد انهدام»[۱۱]

در عملیات مرصاد بیش از ۴ هزار و ۸۰۰ نفر از نیروهای مجاهدین خلق کشته و زخمی شدند و در میان کشته شدگان و اسرا تعداد زیادی از کادرهای سازمان و فرماندهای تیپ‌ها نیز وجود داشت. پس از پایان عملیات، تنگه چهارزبر، تنگه مرصاد نام گرفت.


موضوعات مرتبط: ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 28 / 4 / 1398برچسب:مناسبت, | 23:3 | نویسنده : اكبر قرباني |



به حول و قوه الهي و لطف حضرت حق همشهريان امسال هم توانستند در محضر خداوند متعال ختم قران را كامل كنند .خداوند به همه اي همشهريان سلامتي بدهد انشاالله







 


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 28 / 4 / 1398برچسب:مناسبت, | 23:19 | نویسنده : اكبر قرباني |


                                         

شورای نگهبان
Emblem of Iran.svg
نظام
نظام بدنهٔ مدیریت انتخابات
سران
رئيس احمد جنتی
از ۲۹ اوت ۱۹۸۸
(‎۷ شهریور ۱۳۶۷)[نیازمند منبع]
کرسی‌ها ۱۲
تجمع‌گاه
تهران، ایران
وبگاه
www.shora-gc.ir/Portal/Home
 

 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 20 / 4 / 1398برچسب:مناسبت, | 16:31 | نویسنده : اكبر قرباني |

 

سازمان تأمین اجتماعی

 

سازمان تامین اجتماعی
Tamin.jpg
اطلاعات کلی سازمان
بنیادگذاری ۱۹۷۵
حوزهٔ قدرت ایران
ستاد تهران
عالی‌ترین مقام سازمان نقی نوربخش، (تهران)
سازمان بالادست وزارت رفاه و تأمین اجتماعی ایران
وبگاه
www.tamin.ir

برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 20 / 4 / 1398برچسب:مناسبت, | 16:24 | نویسنده : اكبر قرباني |

 

سازمان بهزیستی ایران

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
 

پس از بررسی و مطالعات انجام شده زیر نظر دکتر محمدعلی فیاض‌بخش، سازمان بهزیستی کشور به موجب لایحه قانونی مورخ ۱۳۵۹/۴/۲۴ از ادغام ۱۶ سازمان، نهاد، موسسه و انجمن تشکیل شد تا با اتخاذ تدابیر و ارائه خدمات و حمایت‌هیی غیربیمه‌ای با حفظ ارزش‌ها و کرامت والای انسانی و تکیه بر مشارکت‌های مردم و همکاری نزدیک سازمان‌های ذی‌ربط، در جهت گسترش خدمات توانبخشی، حمایتی، بازپروری و پیشگیری از معلولیت‌ها و آسیب‌های اجتماعی و کمک به تأمین حداقل نیازهای اساسی گروه‌های کم درآمد، اقدام نماید.

در تیرماه سال ۱۳۸۳ بر اساس قانون ساختار وزارت رفاه و تأمین اجتماعی این سازمان از وزارت بهداشت جدا و به وزارت رفاه ملحق شد.

 

خدمات سازمان

صدور موافقت اصولی با تاسیس مراکز خیریه و حمایتی خصوصی

این مراکز عبارتند از:مراکز درمان و بازتوانی معتادین، خانه سلامت دختران و زنان، مراکز توانبخشی و درمان بیماران روانی مزمن، نگهداری شبانه‌روزی کودکان بی سرپرست و خیابانی، ارائه خدمات به دختران و زنان آسیب دیده اجتماعی، ارائه خدمات به مددجویان و نیازمندان بی بضاعت، ارائه خدمات مشاوره، نگهداری معلولین، حرفه آموزی معلولین، توانبخشی و نگهداری سالمندان، خدمات مشاوره ژنتیک، انجمن‌ها و موسسات غیر دولتی و خیریه و مجتمع‌های مراکز خدمات بهزیستی

خدمات اجتماعی

آموزش مهارت‌های زندگی به معلولان، تلفن ۱۲۳ ارسال اورژانس خدمات اجتماعی جهت گزارش مواردی مانند کودک آزاری و همسر آزاری، تلفن ۱۴۲ جهت انجام خدمات مشاوره تلفنی، اداره مراکز نگهداری سالمندان، شنوایی سنجی، گفتار درمانی، مشاوره ژنتیک، مراکز بازپروری زنان آسیب دیده و مراکز سلامت دختران در خطر و کودکان خیابانی، حمایت از افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی

امور شیرخوارگاه‌ها و مهدکودک‌ها

اداره شیرخوارگاه‌ها، انجام امور مربوط به فرزندخواندگی، صدور مجوز تاسیس مهد کودک و مهد روستا

سفیر طلایی سازمان بهزیستی

در ۱۷ اسفند ۱۳۹۱ محمدرضا رویانیان (مدیرعامل سابق باشگاه پرسپولیس تهران)از سوی این سازمان٬به عنوان سفیر طلایی سازمان بهزیستی معرفی شد.[۱]

نشانی مراکز

  • تهران:
    • خیابان ولیعصر، بالاتر از میدان ونک، خیابان شهید یاسمی، روبروی بیمارستان خاتم الأنبیا
    • خیابان انقلاب، پیچ شمیران، جنب دانشکده توانبخشی
  • شهرری: روبه روی آتش‌نشانی، جنب فروشگاه رفاه
  • کرج: میدان طالقانی، بلوار تعاون، تربیت شرقی، بالاتر از اداره آگاهی، اداره بهزیستی شهرستان کرج

برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 20 / 4 / 1398برچسب:مناسبت, | 16:9 | نویسنده : اكبر قرباني |


 باید تأکید داشت که «روز قدس و اهمیت راهبردی بزرگداشت هر چه باشکوه تر آن»، که برای نخستین بار توسط رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) با این رویکرد که وحدت عامل «قدرت» و توسعه یافتگی و تفرقه عامل «سستی دیانت» و عقب ماندگی است طرح و تبیین گردید، در طول بیش از سه دهه گذشته همواره به عنوان یکی از شاخص ها، محورها، ملاک ها و در حقیقت یکی از زمینه ها و پیش شرط های اصلی ایجاد وحدت در جهان اسلام شناخته شده است که مسلمانان و امت بزرگ اسلام می بایست برای مقابله با پدیده شوم صهیونیسم جهانی و دفع و نابودی آثار و پیامدهای آن به عنوان عمده ترین مانع در پیش روی وحدت جهان اسلام، اهتمام ویژه نسبت به گرامیداشت این روز و محقق سازی اهداف و مقاصد بزرگ آن که از طریق برخورداری از رویکرد استراتژیکی نسبت به وحدت جهان اسلام و نگاه «مقابله گرایانه» و نه «سازش طلبانه» به صهیونیسم جهانی قابل تحقق خواهد بود، داشته باشند.



قدس شریف و جایگاه ژئوپولیتیکی و ژئواستراتژیکی آن

«قدس شریف» در نگاه وحیانی و اسلامی به دلیل وجود مسجدالاقصی از ارزش والا و اهمیت فوق العاده زیادی برخوردار است. اهمیت قدس شریف به دلیل آن است که این سرزمین مقدس، محل زندگی و بعثت انبیای الهی، نخستین قبله مسلمانان و محل معراج آسمانی پیامبر اعظم (ص) بوده است، کما اینکه بیت المقدس برای یهودیان و مسیحیان نیز به لحاظ دینی و مذهبی دارای اهمیت خاصی می باشد.

«قدس شریف» شهر مقدسی است که «عمرو بن عاص بن وائل» در صدر اسلام آن را فتح نمود و «صلاح الدین ایوبی» آن را در 1187 میلادی از چنگ صلیبی ها آزاد ساخت و «سلیمان قانونی» در قرن 16 دیوارهای آن را بنا نمود. این شهر جایگاه خاصی در میان مسلمانان دارد. «قبه الصخره» و «مسجدالاقصی» دو مکان مقدسی هستند که در این شهر قرار دارند و همچنانکه ذکر شد نخستین قبله و سومین حرم شریف جهان اسلام و محل عروج پیامبر عظیم الشأن (ص) به شمار می آیند.

قدس شریف از زمان اشغال صهیونیست ها در سال 1967، پایتخت ابدی اسرائیل اعلام شد. تمام نگاه ها به قدس دوخته شده و قلوب مسلمین و مسیحیان متوجه آن است، به همین دلیل یهودیان تلاش می کنند برای خود تاریخی بسازند و تمام تلاش خود را بر یهودی کردن و «یهودی سازی» آن متمرکز کرده و ادعا می کنند «دیوار ندبه» از آن ایشان است. قدس را با توجه به اهمیت جایگاهی که از آن برخوردار است، باید از شهرهای بسیار مهم و حساس جهان تلقی نمود، به گونه‌ای که در حال حاضر تبدیل به اساس منازعه میان رژیم غاصب اسرائیل از یک طرف و مسلمانان، بالاخص ساکنین و مالکین اصلی قدس و سرزمین های اشغالی از طرف دیگر شده است. اهمیت اصلی این شهر از آن حیث است که مرکز سه دین آسمانی اسلام، مسیحیت و یهودیت می باشد؛ نقطه مشترکی که بیانگر و مجسم کننده مقوله اسلامی می باشد و با آیین ها و ادیان دیگر متفاوت است. خداوند مسجدالاقصی را در این شهر قرار داد و آن را مبارک گردانید و این شهر را برگزید تا نقطه تماس و ارتباط سه دین آسمانی باشد. اما سیاست یهودی سازی و احداث شهرک های مسکونی یهودی و خود احتکارسازی و از بین بردن آثار و نمادهای اسلامی و وحیانی در کنار سایر سیاست های توسعه طلبانه و نژادپرستانه این رژیم که در حال حاضر در قدس در حال وقوع است، شدیداً با هویت، ماهیت و مفهوم واقعی این شهر مقدس، در تضاد و تعارض است.


یهودی سازی، بزرگترین تهدید برای قدس شریف

بیش از شش دهه از اشغال قدس شریف و کشور فلسطین می گذرد. دولت های عربی پس از مقاومت ها و اقدامات اولیه و به دنبال شکست اعراب در جنگ شش روزه با رژیم غاصب اسرائیل که به اشغال نقاطی از کشورهایی چون مصر، سوریه و لبنان به دست رژیم صهیونیستی انجامید، برخی از رژیم های مرتجع و سازش طلب عربی به سازش و در مواردی خیانت به آرمان فلسطین روی آوردند. در طول سال های بی تفاوتی سران مرتجع عرب نسبت به قدس شریف و آرمان های ملت فلسطین، عرصه بر فلسطینی ها تنگ تر شده و صهیونیست ها نیز با طرح و نقشه های جدید، خواب های پریشانی برای تغییر جغرافیای مسجد الاقصی می دیدند. یهودی سازی قدس شریف مهمترین این طرح ها برای استمرار اشغال قدس بوده است. در واقع ایجاد کانال در زیر ساختمان مسجد الاقصی تا شهرک سازی های بی رویه در مناطق فلسطینی نشین و ... در راستای دو هدف بزرگ اخراج فلسطینی ها و محو کامل آثار اسلامی به دست صهیونیست ها، اجرا و عملی گردیده است تا این رژیم غاصب بتواند این شهر مقدس را که در اساس متعلق به فلسطینیان و مسلمانان می باشد، تحت سیزره خویش داشته باشد.

واقعیت این است که قدس شریف در نگاه صهیونیست ها از جایگاه ژئواستراتژیکی بسزایی برخوردار می باشد بگونه ای که می توان اذعان نمود، سران صهیونیسم و استراتژیست های صهیونیستی حیات و دوام و بقاء رژیم جعلی خویش را به این شهر مقدس گره زده اند. فلذا در این راستا است که در طول دهه های گذشته بویژه طی دو دهه اخیر رهبران صهیونیست بخش عمده و قابل توجهی از اولویت برنامه های نرم و همچنین حجم سنگینی از توانشان را به ایجاد سامانه های مسکونی و یهودی سازی شدید مناطق اشغالی با محوریت قرار دادن قدس شریف اختصاص داده اند که در حال حاضر با صرف هزینه های میلیاردی دنبال می شود. در واقع تمرکز شدید بر گسترش شهرک های مسکونی و یهودی سازی مناطق اشغالی بویژه مناطق اطراف بیت المقدس، سرلوحه اصلی طرح های صهیونیستی برای نابودسازی قدس و تأسیس دولت صهیونیستی در اراضی اشغالی می باشد.

«آریل شارون» ژنرال پیر صهیونیستی را که در خط مقدم تمام جنگ های رژیم اسرائیل علیه اعراب و فلسطینی ها حضور داشته و نام او به طرزی خاص با ترور و قتل عام فلسطینیان عجین شده است، می توان معمار سیاست شهرک سازی در سرزمین های اشغالی و شهر قدس نامید. واقعیت این است که ایجاد سامانه های مسکونی و یهودی سازی قدس و الحاق آن به اسرائیل که مغایر با موازین و مقررات بین المللی و ناقض قطعنامه های صادره در مورد فلسطین می باشد از مدت ها پیش شروع شده و هم اینک نیز با سرعت رو به رشدی دنبال می شود، همچنانکه ذکر شد اولویت اصلی طرح های صهیونیستی برای یهودی سازی این مکان مقدس را تشکیل داده است. چرا که شهر قدس علاوه بر تقدس و شأنیت مذهبی و اسلامی که برای مسلمانان دارد، از ابعاد گوناگون وجودی برای صهیونیست ها حائز اهمیت فراوان می باشد، بگونه ای که رهبران صهیونیستی و بالاخص گروه های افراطی یهودی تأسیس و بقاء دولت عبری اسرائیل را در نابودی هویت و ماهیت اسلامی قدس و یهودی سازی آن می بیننند.

صهیونیست ها در وهله نخست از دید مذهبی به اهمیت این شهر می نگرند. زمانی که  تأسیس رژیم غاصب اسرائیل در کشورهای دیگر مانند اوگاندا، سیبری و یا اتریش برای یهودیان جهان مطرح گردید آن را رد کردند، چون سازمان جهانی صهیونیسم ملاحظه نمود، تنها راه گرد آوردن یهود در یک کشور عامل مذهبی است. به همین دلیل بر فلسطین اصرار ورزیدند، نه از آن جهت که سرزمین فلسطین را دوست دارند، فقط از این جهت که بر قدس استیلا یابند، چون قدس نیرو، انگیزه و محرکی مذهبی برای یهودیان است. با اینکه رهبران جنبش صهیونیسم و اصلاً خود جنبش، جنبشی لامذهب و لائیک بوده است، اما آن ها دریافتند تنها راه جمع آوری و گردآوری یهود، قدس است، به همین دلیل مقرر ساختند، دولت یهود در این کشور ایجاد شود. این در حالی است که منافع استراتژیک از جمله منافع استراتژیک بریتانیا نیز در کنار این گرایش مذهبی قرار گرفت، بنابراین توأم شدن منافع مذهبی و استراتژیک باعث شد تا فلسطین قربانی طرح نژادپرستانه صهیونیسم شود.

از این روی اهمیت قدس برای صهیونیست ها را در این جمله معروف بن گورین اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی بهتر می توان مشاهده کرد که «اسرائیل بدون قدس و قدس بدون هیکل (معبد سلیمان) وجود ندارد و این سه بدون یکدیگر بی معنا هستند». بنابراین ملاحظه می شود که قدس شریف تا چه حد برای صهیونیست ها دارای اهمیت راهبردی است و صهیونیست ها نیز برای یهودی سازی آن که پیش درآمد اصلی حفظ حیات و تداوم بقاء رژیم غاصب اسرائیل چگونه با صرف میلیاردها دلار خود را به آب و آتش می زنند. بطوریکه در آمریکا نیز تبلیغات بسیاری با صرف هزینه های میلیاردی برای غصب اراضی و یهودی سازی شهر قدس و نواحی اطراف آن صورت می گیرد.


روز قدس و دفاع همه جانبه از آرمان ملت فلسطین

قدس در حال حاضر در مقابل دو موضوع اساسی قرار دارد، موضوع مذهبی و موضوع حقوقی. در ارتباط با بعد حقوقی، قدس شهری اشغال شده است و قطعنامه های سازمان ملل متحد همه خواهان عقب نشینی و خروج نیروهای غاصب اسرائیلی از اراضی اشغالی از جمله قدس هستند. اما در بعد مذهبی، قدس شهری سمبلیک برای مسلمانان و در عین حال مسیحیان است و نمی توان آن را بصورت مطلق متعلق به یهودیان دانست؛ آنهم یهودیان طمع ورزی که دیدگاه های شوم صهیونیستی و توسعه طلبانه دارند.

قدس سمبل و نماد فلسطین و محور وحدت جهان اسلام است که صهیونیست ها با دست اندازی به این شهر، بقاء دولت جعلی شان را منوط به ادامه اشغال و یهودی سازی آن نموده اند. صهیونیست ها بارها در سخنانشان اعلام می کنند که «اسرائیل بدون قدس و قدس بدون اسرائیل» بی معناست. اما حقیقت این است که قدس شریف در وهله نخست متعلق به جهان اسلام بوده و برای مسلمانان حائز اهمیت مذهبی و استراتژیکی است. چرا که جهان اسلام پیرامون قدس و مفهوم مذهبی آن گرد هم می آیند، بنابراین مسلمانان نیز نمی توانند و نباید از اصول و مبادی اعتقادی و دینی خویش پیرامون قدس صرف نظر کنند و آن را دست بسته به صهیونیست ها بسپارند تا هر آنچه می خواهند انجام دهند، چون اگر اختیار به دست صهیونیست ها بیفتد، آن ها خود را محدود به قدس یا فلسطین نمی کنند و نخواهند کرد. چرا که طرح صهیونیسم فقط محدود به قدس و فلسطین نیست، بلکه شامل تمام منطقه خاورمیانه می شود.  
درست به خاطر درک این مسئله و همچنین اهمیت و جایگاه راهبردی قدس برای مسلمانان، بوده است که امام (ره) و دولت انتخابی وی، از همان آغازین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، دفاع از مستضعفان به خصوص مردم مظلوم فلسطین و قدس شریف را به عنوان یکی از اصول مهم و برگشت ناپذیر نظام جمهوری اسلامی ایران نهادینه کردند. فلذا در همین راستا بود که جمعه آخر ماه مبارک رمضان، به نام «روز جهانی قدس» و دفاع از آرمان فلسطین نام گذاری شد.

ابتکار بی نظیر امام خمینی (ره) در نام گذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به «روز جهانی قدس» دشمنان اسلام و قدس شریف را غافلگیر کرد. امام(ره)  با این اقدام راهبردی، به رژیم صهیونیستی و حامیان آمریکایی و غربی آن فهماند که از این پس نه قدس و فلسطین، که هیچ مظلوم و محرومی در جغرافیای زمین، تنها نیست.


اهمیت روز قدس

روز قدس از زوایای گوناگونی دارای اهمیت است. از جمله اینکه نشانگر مخالفت همگانی جهان اسلام با موجودیت نامشروع رژیم غاصب اسرائیل است. همچنین روز قدس به منزله اهرم فشار علیه رژیم صهیونیستی است.

خارج کردن مسئله فلسطین از بعد ملی و تبدیل آن به بعد جهانی و اسلامی یکی دیگر از مسائلی است که نشانگر اهمیت روز جهانی قدس در میان مسلمانان و امت اسلام می باشد. در این باره لازم به توضیح است که دشمن صهیونیستی ابتدا سعی داشت که این نبرد میان رژیم اسرائیل و فلسطینیان را به یک منازعه قومی و نژادی بین اعراب و اسرائیل تبدیل کند، اما با اعلام مواضع امام به عنوان یک مرجع بزرگ دینی در جهان اسلام، روحی تازه به بعد اسلامی فراموش شده و نیمه جان مبارزه با رژیم اسرائیل دمیده شد و باعث گردید مبارزان فلسطین به جای انتخاب گزینه های چپ گرایی، ملی گرایی و ناسیونالیستی و حتی گرایش به غرب و سازش، تنها به گزینه «مقاومت اسلامی» بیندیشند که شکل گیری گروه های جهاد اسلامی و نیر جنبش مقاومت اسلامی (حماس) و رویگردانی مردم فلسطین از جنبش فتح و دیگر مجموعه های سازش کار مؤید این نظر است.

خنثی کردن توطئه غرب و رژیم صهیونیستی و تأثیر معنوی بر مسلمانان و ایجاد نوعی مشارکت عمومی از دیگر موضوعاتی است که اهمیت بیش از پیش روز قدس را نمایان می سازد. و در نهایت، زیر سؤال رفتن دولت های مرتجع و غرب گرای جهان اسلام را هم باید یکی دیگر از کواردی برشمرد که اهمیت این روز را بیشتر از گذشته نمایان می سازد. در واقع همان طور که امام فرمودند: «این روز، روز امتیاز و جدایی بین حق و باطل است و دنیای اسلام و امت اسلامی شاهد برخی ممانعت ها از سوی برخی دولت های منطقه برای برگزاری تظاهرات بوده است که داشتن رابطه و علقه سیاسی بین آن دولت ها و اسرائیل را نشان می دهد و از سویی نشانه حقانیت کشورهایی است که سعی در باشکوه برگزار کردن این روز دارند؛ زیرا که این روز به نوعی رویارویی مستقیم اسلام و صهیونیسم جهانی است». این پدیده را می توان با مواضع برخی دولتها و گروهها در جنگ 33 روزه لبنان و اسرائیل و 22 روزه و 8 روزه رژیم صهیونیستی با مردم مسلمان غزه هم مشاهده کرد که برخی دولت ها و گروه ها منجمله القاعده با اتخاذ مواضعی که نارضایتی آن ها را از این جنگ نشان می داد، ماهیت ضد اسلامی خود را افشا کردند و از سویی دیگر باعث حقانیت حزب الله لبنان و ملت مظلوم فلسطین و حامیان آن ها در سرتاسر دنیا از غرب عالم تا اندونزی و مالزی در شرق گردید. 


ارزیابی نهایی

راهپیمایی روز قدس امسال در حالی برگزار می شود که خاورمیانه و جهان اسلام در شرایط ویژه ای قرار دارد. در مصر، تونس، لیبی و ... تحولات اساسی انجام شده و بیداری اسلامی در منطقه همچنان در جریان است و وابستگان به نظام سلطه و صهیونیسم جهانی در حال حذف شدن از معادلات سیاسی و اجرایی بسیاری از کشورها هستند؛ ملت بحرین همچنان در مصاف با آل خلیفه مصمم بوده و در عربستان نیز بخشی از مردم به دنبال حقوق خود هستند و این موضوعات شرایطی است که در فلسطین نیز گفتمان سازش با رژیم صهیونیستی محکوم به شکست بوده و گفتمان مقاومت مورد پذیرش افکار عمومی قرار گرفته است. در چنین فضایی آرمان آزادسازی قدس طرفداران زیادی به خود جذب کرده است.

در این سوی نیز رژیم صهیونیستی هم اکنون در وضعیت سخت و دشواری از لحاظ بین المللی، منطقه ای و در داخل مرزهای فلسطین اشغالی به سر می برد. ناهماهنگی و اختلاف شدید بین احزاب صهیونیستی، مطالبات متعدد ساکنان مناطق اشغالی مبنی بر مهاجرت معکوس، امواج توفنده خشم و خروش ملت ها علیه رژیم صهیونیستی و ناتوانی حامیان بین المللی رژیم جعلی اسرائیل در حمایت از آن رژیم بخشی از مشکلات و چالشهای موجود علیه رژیم صهیونیستی است که همه این موارد از آثار و نتایج روز قدس و بیداری اسلامی است.

فلذا به عنوان ارزیابی نهایی باید تأکید داشت که به صورت کلی، امسال فضای جهان اسلام جهت تأکید دوباره بر آزادسازی قدس در قالب راهپیمایی روز قدس آماده است. این آمادگی در نقطه ای مطلوب قرار دارد و می رود تا اصلی ترین دغدغه امام در آخرین روزهای پایانی عمرش که همانا آزادسازی قدس بوده است تحقق یابد.
تسنیم

برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 19 / 4 / 1398برچسب:مناسبت, | 6:10 | نویسنده : اكبر قرباني |

 

مبنای شهادت طلبی

شهادت، متاع گرانبهایی است که هرکس قدرت خریداری اش را ندارد. شاهدی قدسی است که همگان لیاقت هم آغوشی با او را نمی یابند. شیرینی شهد شهادت را به هر کسی نمی چشانند. امیر مؤمنان علی(ع)، آن یکّه تاز عرصه عشق و شهادت، مبنای شهادت طلبی و دست یابی به این فوز عظیم را این سان بیان می دارد و صفات عاشقان شهادت را این گونه می نمایاند و شور و شوق خود را نسبت به آن چنین توصیف می کند: «مجاهدان شهادت طلب چنان به سوی خدا پر می کشند که تشنگان به جانب آب. بهشت در پرتو آذرخش نیزه هاست. امروز خبرها در بوته آزمون ارزیابی می شوند و به خدا سوگند که اشتیاق من به صحنه نبرد [و شهادت] و رویارویی با دشمن، بیش از شوقی است که آنان به زندگی شان دارند».

شِکوه از یاران و آرزوی شهادت

علی(ع) در طول حکومت خویش همواره هم آغوش با تنهایی و غربت بود. ناپایداری و سست عنصری یارانی که در هنگامه های سخت عقب می نشستند و تنهایش می گذاشتند و فرمان مولایشان را اطاعت نمی کردند، اینها همه، سینه صبور علی(ع) را می فشرد و قلب نیرومندش را به دردی جانکاه مبتلا ساخته بود تا آنجا که در آغوش کشیدن مرگ را از هر چیز دیگری خوش تر می داشت و از خدا چنین درخواست می فرمود: «از خدا می خواهم که به زودی از یارانی چنین، آسوده ام کند که به خدا سوگند، اگر رویارویی با دشمن و رسیدن به فیض شهادت را امید نبسته بودم و با این دل خوشی، خود را برای مرگ آماده نمی کردم، حتی ماندن یک روز با اینان را دوست نمی داشتم و یک بار دیدنشان را هم تحمل نمی کردم.»

شهادت، آرمانی بلند

شهادت چنان بلندمرتبه و ارزشمند است و اسلام بدین مرگ سرخ، چنان عظمت و اعتلا بخشیده است که از آن آرمانی بلند ساخته است. این شهادت خواهی و آرمان طلبی در سخن علی(ع) پژواکی پرطنین یافته و در عرصه جهاد و پیکار به دعای اصلی او مبدل شده است:

«نَسْأَلُ اللّهَ مَنَازِلَ الشُّهَدَاءِ وَ مُعَایَشَةَ السُّعَدَاءِ وَ مُرَافَقَةَ الْأَنْبِیَاءِ؛ دست یافتن به جایگاه شهیدان، و همزیستی با سعادت یافتگان و همدمی با پیامبران را از خداوند مسألت داریم».

خبر دادن پیامبر(ص) از شهادت علی(ع) در جنگ احد

در روز پیکار تاریخی احد، پس از پایان آن روز سرنوشت ساز و به خون خفتن ده ها تن از یاران، هنگامی که علی(ع) بر اینکه چرا شهادت نصیب او نگشته است تأسف خورد، پیامبر گرامی(ص) به او فرمود: علی جان، تو در آینده به شهادت خواهی رسید.

شهادت، مرگ برگزیده مولا علی(ع)

مرگ سرخ در راه خدا، زیباترین و برترین گونه جان سپردن است. ارزشی بس والا دارد و ناب ترین تصویر را ترسیم می کند و علی(ع) مرگی این سان را می طلبید و در انتظارش به سر می برد و چنین فرمود: «سوگند به آن که جان پسر ابی طالب به دست اوست که تحمل هزار زخم شمشیر بر من آسان تر از مرگ در بستری است که نه در راه پیروی از خداست».

امید به شهادت، راز پایداری علی(ع)

حضرت علی(ع) در دوران زندگی پر تلاطم و پرفراز نشیب اش، همواره به شهادت می اندیشید و آنچه از آن نیرو می گرفت و جانش را سیراب می ساخت، امید به کشته شدن در راه خدا بود. این کلام از حضرت علی(ع) است که می فرمود: «به خدا سوگند که اگر این امید نبود که در یکی از دیدارهای سخت که با دشمن در پیش است شهادت را بهره برم، اسب خویش زین می نهادم و از میان شما برای همیشه کوچ می کردم و دیگر تا آن زمان که نسیمی از شمال یا جنوب بوزد شما را طلب نمی کردم».

توطئه خوارج

جنگ نهروان پایان یافت و علی(ع) به کوفه مراجعت کرد. ولی عده ای از خوارج که در نهروان توبه کرده بودند، دوباره زمزمه مخالفت سر دادند و بنای فتنه و آشوب گذاشتند. فراریان خوارج، مکّه را مرکز عملیات خود قرار دادند و سه تن از آنان به نام های عبدالرحمان بن ملجم مرادی و برک بن عبد الله تمیمی و عمرو بن بکر تمیمی در یکی از شب ها گرد هم آمدند و تصمیم به قتل سه تن گرفتند. این سه تن عبارت بودند از علی(ع)، معاویه و عمروعاص که به گمان آنان منشأ فتنه ها بودند. در این میان قتل علی(ع) آن امام خوبی ها را ابن ملجم، عهده دار شد و برای انجام این مأموریت به سوی کوفه رهسپار گردید.

کوفه، آستین فتنه

عبدالرحمان بن ملجم مرادی، آن نگون بخت تاریخ، در روز بیستم ماه شعبان سال چهل هجری به قصد کشتن علی(ع) به کوفه آمد و در خانه اشعث بن قیس منزل گرفت. در آنجا با دختری به نام قطام آشنا شد و چنان دل به او بست که همه چیز را فراموش کرد. از این رو از قطام خواستگاری کرد. اما قطام که پدر و برادرش در جنگ نهروان کشته شده بودند شرط ازدواج را کشتن علی(ع) قرار داد و در این راه گروهی را با ابن ملجم همراه کرد. عبدالرحمان نیز که سخت در دام عشق قطام گرفتار آمده بود شبیب بن بجره را با خود همداستان ساخت و بدین سان قتل رادمرد تاریخ و امیر والایی ها تدارک دیده شد و جنایت بارترین واقعه تاریخ به وقوع پیوست.

افطار شب موعود

علی(ع) شصت و سومین سال عمرش را پشت سر نهاده بود. در رمضان شصت و سومین سال عمر خود بار دیگر به میهمانی خدا آمده بود. در آن ماه، هر شبی را در خانه یکی از فرزندانش افطار می کرد. در نوزدهمین شب ماه خدا، در خانه دخترش ام کلثوم بود. او افطار پدر را در طبقی به حضورش آورد، دو تکه نان جو،کاسه ای از شیر و مقداری نمک اما همین که نگاه علی(ع) به ظرف غذا افتاد سرش را تکان داد و با صدای بلند گریست و گفت: «دخترم برای من در یک طبق دو خورش حاضر کرده ای؟ مگر نمی دانی که من متابعت برادرم رسول خدا می کنم... دخترم به خدایم سوگند افطار نخواهم کرد تا از این دو خورش یکی را برداری». ام کلثوم ظرف شیر را برداشت و آن یگانه دوران با کمی نام جو و نمک ساییده افطار فرمود.

در خانه ام کلثوم

رمضان بود و شب نوزدهم امّ کلثوم کنار پدرش
سفره گسترد به افطارِ علی شیر و نان و نمک آورد بَرَش
علی آن مرد مناجات و نماز چون که افتاد به آنها نظرش
چشمه های غم او جوشان شد ریخت زان منظره اشک از بصرش
گفت در سفره من کی دیدی دو خورش یا که از آن بیشترش
نمک و شیر، یکی را برگیر بفکن بهر پدر، آن دگرش


علی(ع) آماده شهادت

در آن شب موعود امیر فضیلت ها، گاه و بی گاه از اطاق خویش بیرون می رفت و نظری بر آسمان می افکند. فرمود: «به خدای سوگند این همان شبی است که آموزگار مجربم، رسول خدا به من وعده داده است». گاهی زمزمه استغفار بر لب داشت و گاهی تلاوت «یس» می کرد. آن شب به نماز و راز و نیاز علی(ع) با شب های دیگر فرق می کرد. می گفت: اللّهُمَّ بَارِکْ لِیَ الْمَوْتَ؛ خداوندا، مرگ را بر من مبارک گردان. لحظه ای خواب چشمانش را فرا گرفت. او آن حالت را چنین توصیف می کند: «در آن حال رسول خدا(ص) را در عالم رؤیا دیدم. عرض کردم چه بسیار کارشکنی ها و لجاجت و دشمنی ها که از امتت دیدم! فرمود: آنها را نفرین کن. گفتم: خدا بهتر از آنان را به من بدهد و به جای من شخص بدی را بر آنها مسلط کند».

حرکت علی(ع) به سوی مسجد کوفه

مقتدای حق جویان برای نماز آماده رفتن به مسجد است. اما تو گویی همه ی ذرات هستی می گویند مولا، امشب به مسجد مرو. مرغابیان نالان و پرزنان گرد او را گرفته اند. علی(ع) نگاهی به آنان می کند و می فرماید: «نیست خدایی مگر خدای یگانه. صیحه هایی که در پی آن نوحه سرایی ها خواهد بود و فردا قضا و قدر الهی ظاهر می شود». علی(ع) به راه خویش ادامه می دهد؛ ولی این بار، قلابِ درْ کمربندش را می گیرد. او نیز فهمیده است که امشب چه اتفاقی قرار است که بیفتد. مولا کمربندش را محکم می کند و شعری بدین مضمون می خواند: «هان ای فرزند ابوطالب! کمر خویش را برای مرگ محکم بند؛ زیرا مرگ تو را ملاقات خواهد کرد و از مرگ آن گاه که به سوی تو آید فریاد مکن» و دیگر بار زمزمه کرد: «خداوندا مرگ را بر ما سعادت مندانه ساز و دیدارت را بر ما مبارک گردان».

علی(ع) در مسجد کوفه

امیرالمؤمنین علی(ع) با شتاب به سمت مسجد حرکت می کند. حسن(ع) را که برای حفاظت پدر به دنبال او آمده بر می گرداند. وارد مسجد می شود و در تاریکی، چند رکعتی نماز به جا می آورد و آنگاه بر بام مسجد می رود و بانگ اذان سر می دهد. اذانی که در سایه همت و رشادت مردانه او این سان شکوه و جلال یافته است. پس از آن از مأذنه به زیر می آید و در صحن مسجد با بانگ الصلوة، الصلوة، خفتگان را برای نماز بیدار می کند.

علی(ع) در محراب شهادت

علی(ع) اینک به نماز نافله فجر ایستاده است. اما این نماز حال و هوای دیگری دارد. رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. علی(ع) او را به معراج می برد. لحظه موعود فرا رسیده است. همین که سر از سجده رکعت اول بر می دارد «شبیبن بحره»، آهنگ قتل آن حضرت می کرد. اما شمشیر او به طاق اصابت کرد و خطا نمود. ابن ملجم مرادی، تیره روزترینِ مردمان که در تاریک اندیشی و فضیلت سوزی گوی سبقت ربوده بود، به آن حضرت نزدیک می شود و شمشیر زهرآلود خود را بر فرق مبارک آن رهبر آزاده فرود می آورد؛ ضربتی که به جای زخم عمروبن عبدود می نشیند و تا جای سجده را می شکافد. آن ضربت دین را از وجود علی(ع)، محروم کرد. انسانیت را در سوگ رهبری والا نشاند و عدالت را بی مقتدا ساخت.

فُزْتُ و رَبِّ الْکَعْبَة

مسجد کوفه، آن شب نظاره گر آخرین مناجات و نماز مولای پارسایان بود. علی(ع) دیگر خود را آزاد می دید. به آستانه وصال رسیده بود. دیگر از رنج ها و دردهایی که مردمان نابکار برای او آفریده بودندر هایی می یافت. آری وعده ای که به او داده بودند تحقق پیدا کرده بود. پس همین که ضربه آن دشمن پاکی ها بر فرق او فرود آمد سر برداشت و در حالی که چشم به آسمان دوخته بود فریاد کرد: بِسْمِ اللّهِ وَبِاْاللّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ فُزتُ و رَبِّ الْکَعْبَة؛ به پروردگار کعبه سوگند که رستگار و کامروا شدم».

ندای جبرئیل

شگفتی این است که پس از فرود آمدن تیغِ حق ستیز ابن ملجم، فرشته وحی در حالی که علی(ع) هنوز از عالم خاک عروج نکرده بود، شهادت او را اعلام داشت و آه و ناله فرشتگان در آسمان ها طنین افکند. بادی تیره وزیدن گرفت و جبرئیل بی امان فریاد برآورد: به خدای سوگند که پایه های هدایت فرو ریخت. به خدای سوگند که ستارگان آسمان تیره و تار شدند. پرچم ها و نشانه های پرواپیشگی از میان برداشته شد. پسرعموی گران قدر پیامبر و جانشین راستین و برگزیده او، علی مرتضی، کشته شد».

سفارش حضرت علی (ع) در مورد ابن ملجم

مردم با دیدن این منظره هجوم آوردند و ابن ملجم را گرفتند و به نزد علی (ع) بردند. علی (ع) چشمانش را گشود. با صدای ضعیف اما با یک دنیا مهربانی و لطف رو به او کرد و گفت: ای ابن ملجم، آیا به تو مهربانی نکردم؟... آیا برای تو امام بدی بودم تا مرا این گونه پاداش دهی؟ ...».

آنگاه رو به فرزند ماتم زده اش حسن(ع) کرد و فرمود: «پسرم، با اسیر خود مدارا کن و شفقت و مهربانی پیش گیر... ما از اهل بیت رحمت و مغفرتیم. از آنچه خود می خوری به او بخوران و از آنچه می آشامی به او بنوشان. اگر من از دنیا رفتم با یک ضربه او را قصاص کن و اگر زنده ماندم خود می دانم که با او چه کنم و من به عفو سزاوارترم».

به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 18 / 4 / 1398برچسب:مناسبت, | 19:4 | نویسنده : اكبر قرباني |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • کیوسک