!
روستاي افشار**اوشار**اكبرقرباني

 
مراسم شب احيا


با تشكر از آقاي M.GH بابت تهيه تصاوير


موضوعات مرتبط: شورا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 19 / 4 / 1398برچسب:شورا, | 1:17 | نویسنده : اكبر قرباني |

 شوراي اسلامي روستا طي نامه شماره93/1286 مورخ93/10/11 از مديرعامل محترم منابع آب ايران تقاضاي حفاظت وبهربرداري بهينه از ابهاي قنوات روستا را خواستاركه طي نامه شماره 93/100/19268 مورخ 1393/10/20 به مديريت محترم منابع آب استان اذربايجان شرقي جناب آقاي مهندس هاشمي دستورات لازم در خصوص مطالعه طرح از محل اعتبارت طرح احياءوتعادل بخشي 1394اقدام لازم انجام پذيرد.كه با پي گيري شورا انشاالله در روز هاي اينده شاهد مطالعه اوليه طرح خواهيم بود




                                                              اكبر قرباني


موضوعات مرتبط: شورا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 19 / 4 / 1398برچسب:شورا, | 1:11 | نویسنده : اكبر قرباني |

 شوراي اسلامي روستاي افشار طي نامه اي به مديريت محترم راهداري اداره راه و شهرسازي استان خواستار پي گيري و عدم اجرانشدن نصب گاردريل در محور هاديشهر تا روستاي افشار را كه معاون محترم تلفيق وزير دستور اجراداده بودند را خواستار و تقاضاي نصب هر چه سريعتر آن شدند .شماره نامه هاي 47820/700و473603 مورخ 10/9/93

 

 

                                                           با تشكر اكبر قرباني


موضوعات مرتبط: شورا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 19 / 4 / 1398برچسب:شورا, | 1:3 | نویسنده : اكبر قرباني |

 احتراماً در مورخه 94/4/12 شوراي اسلامي در خصوص الحاق زمين هاي موجود براي توسعه نقشه طرح هادي نامه اي به آقاي عسگري مدير كل محترم دفتر امور فني و تهيه طرح ها بنياد مسكن كه هامش نويسي معاونت محترم بنياد مسكن انقلاب اسلامي را داشت ، تقديم گرديد و در محتويات نامه در خواست سريع باز خواني نقشه با اولويت اول را خواستار شديم


                                                                         با تشكر 


موضوعات مرتبط: شورا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 18 / 4 / 1398برچسب:شورا, | 23:56 | نویسنده : اكبر قرباني |

 اعضاي محترم شركت تعاوني دشت افشار 


با سلام
احتراماً طي پيگيري هاي به عمل آمده از سوي هيئت مديره درخصوص ثبت شركت از طريق سازمان ثبت شركت ها ، خواهشمنديم به جهت تسريع در انجام امورات شركت هرچه زودتر جهت امضا 
ليست اسامي به حسينه افشاريان واقع در نظام آباد -خيابان شهيد داودي(وحيديه) -اول كوچه شهيد اشتري هر روز  از ساعت 22:30 الي 24:00 مراجعه فرماييد




با تشكر هيئت مديره

 


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 18 / 4 / 1398برچسب:شركت تعاوني , | 23:42 | نویسنده : اكبر قرباني |

 

مبنای شهادت طلبی

شهادت، متاع گرانبهایی است که هرکس قدرت خریداری اش را ندارد. شاهدی قدسی است که همگان لیاقت هم آغوشی با او را نمی یابند. شیرینی شهد شهادت را به هر کسی نمی چشانند. امیر مؤمنان علی(ع)، آن یکّه تاز عرصه عشق و شهادت، مبنای شهادت طلبی و دست یابی به این فوز عظیم را این سان بیان می دارد و صفات عاشقان شهادت را این گونه می نمایاند و شور و شوق خود را نسبت به آن چنین توصیف می کند: «مجاهدان شهادت طلب چنان به سوی خدا پر می کشند که تشنگان به جانب آب. بهشت در پرتو آذرخش نیزه هاست. امروز خبرها در بوته آزمون ارزیابی می شوند و به خدا سوگند که اشتیاق من به صحنه نبرد [و شهادت] و رویارویی با دشمن، بیش از شوقی است که آنان به زندگی شان دارند».

شِکوه از یاران و آرزوی شهادت

علی(ع) در طول حکومت خویش همواره هم آغوش با تنهایی و غربت بود. ناپایداری و سست عنصری یارانی که در هنگامه های سخت عقب می نشستند و تنهایش می گذاشتند و فرمان مولایشان را اطاعت نمی کردند، اینها همه، سینه صبور علی(ع) را می فشرد و قلب نیرومندش را به دردی جانکاه مبتلا ساخته بود تا آنجا که در آغوش کشیدن مرگ را از هر چیز دیگری خوش تر می داشت و از خدا چنین درخواست می فرمود: «از خدا می خواهم که به زودی از یارانی چنین، آسوده ام کند که به خدا سوگند، اگر رویارویی با دشمن و رسیدن به فیض شهادت را امید نبسته بودم و با این دل خوشی، خود را برای مرگ آماده نمی کردم، حتی ماندن یک روز با اینان را دوست نمی داشتم و یک بار دیدنشان را هم تحمل نمی کردم.»

شهادت، آرمانی بلند

شهادت چنان بلندمرتبه و ارزشمند است و اسلام بدین مرگ سرخ، چنان عظمت و اعتلا بخشیده است که از آن آرمانی بلند ساخته است. این شهادت خواهی و آرمان طلبی در سخن علی(ع) پژواکی پرطنین یافته و در عرصه جهاد و پیکار به دعای اصلی او مبدل شده است:

«نَسْأَلُ اللّهَ مَنَازِلَ الشُّهَدَاءِ وَ مُعَایَشَةَ السُّعَدَاءِ وَ مُرَافَقَةَ الْأَنْبِیَاءِ؛ دست یافتن به جایگاه شهیدان، و همزیستی با سعادت یافتگان و همدمی با پیامبران را از خداوند مسألت داریم».

خبر دادن پیامبر(ص) از شهادت علی(ع) در جنگ احد

در روز پیکار تاریخی احد، پس از پایان آن روز سرنوشت ساز و به خون خفتن ده ها تن از یاران، هنگامی که علی(ع) بر اینکه چرا شهادت نصیب او نگشته است تأسف خورد، پیامبر گرامی(ص) به او فرمود: علی جان، تو در آینده به شهادت خواهی رسید.

شهادت، مرگ برگزیده مولا علی(ع)

مرگ سرخ در راه خدا، زیباترین و برترین گونه جان سپردن است. ارزشی بس والا دارد و ناب ترین تصویر را ترسیم می کند و علی(ع) مرگی این سان را می طلبید و در انتظارش به سر می برد و چنین فرمود: «سوگند به آن که جان پسر ابی طالب به دست اوست که تحمل هزار زخم شمشیر بر من آسان تر از مرگ در بستری است که نه در راه پیروی از خداست».

امید به شهادت، راز پایداری علی(ع)

حضرت علی(ع) در دوران زندگی پر تلاطم و پرفراز نشیب اش، همواره به شهادت می اندیشید و آنچه از آن نیرو می گرفت و جانش را سیراب می ساخت، امید به کشته شدن در راه خدا بود. این کلام از حضرت علی(ع) است که می فرمود: «به خدا سوگند که اگر این امید نبود که در یکی از دیدارهای سخت که با دشمن در پیش است شهادت را بهره برم، اسب خویش زین می نهادم و از میان شما برای همیشه کوچ می کردم و دیگر تا آن زمان که نسیمی از شمال یا جنوب بوزد شما را طلب نمی کردم».

توطئه خوارج

جنگ نهروان پایان یافت و علی(ع) به کوفه مراجعت کرد. ولی عده ای از خوارج که در نهروان توبه کرده بودند، دوباره زمزمه مخالفت سر دادند و بنای فتنه و آشوب گذاشتند. فراریان خوارج، مکّه را مرکز عملیات خود قرار دادند و سه تن از آنان به نام های عبدالرحمان بن ملجم مرادی و برک بن عبد الله تمیمی و عمرو بن بکر تمیمی در یکی از شب ها گرد هم آمدند و تصمیم به قتل سه تن گرفتند. این سه تن عبارت بودند از علی(ع)، معاویه و عمروعاص که به گمان آنان منشأ فتنه ها بودند. در این میان قتل علی(ع) آن امام خوبی ها را ابن ملجم، عهده دار شد و برای انجام این مأموریت به سوی کوفه رهسپار گردید.

کوفه، آستین فتنه

عبدالرحمان بن ملجم مرادی، آن نگون بخت تاریخ، در روز بیستم ماه شعبان سال چهل هجری به قصد کشتن علی(ع) به کوفه آمد و در خانه اشعث بن قیس منزل گرفت. در آنجا با دختری به نام قطام آشنا شد و چنان دل به او بست که همه چیز را فراموش کرد. از این رو از قطام خواستگاری کرد. اما قطام که پدر و برادرش در جنگ نهروان کشته شده بودند شرط ازدواج را کشتن علی(ع) قرار داد و در این راه گروهی را با ابن ملجم همراه کرد. عبدالرحمان نیز که سخت در دام عشق قطام گرفتار آمده بود شبیب بن بجره را با خود همداستان ساخت و بدین سان قتل رادمرد تاریخ و امیر والایی ها تدارک دیده شد و جنایت بارترین واقعه تاریخ به وقوع پیوست.

افطار شب موعود

علی(ع) شصت و سومین سال عمرش را پشت سر نهاده بود. در رمضان شصت و سومین سال عمر خود بار دیگر به میهمانی خدا آمده بود. در آن ماه، هر شبی را در خانه یکی از فرزندانش افطار می کرد. در نوزدهمین شب ماه خدا، در خانه دخترش ام کلثوم بود. او افطار پدر را در طبقی به حضورش آورد، دو تکه نان جو،کاسه ای از شیر و مقداری نمک اما همین که نگاه علی(ع) به ظرف غذا افتاد سرش را تکان داد و با صدای بلند گریست و گفت: «دخترم برای من در یک طبق دو خورش حاضر کرده ای؟ مگر نمی دانی که من متابعت برادرم رسول خدا می کنم... دخترم به خدایم سوگند افطار نخواهم کرد تا از این دو خورش یکی را برداری». ام کلثوم ظرف شیر را برداشت و آن یگانه دوران با کمی نام جو و نمک ساییده افطار فرمود.

در خانه ام کلثوم

رمضان بود و شب نوزدهم امّ کلثوم کنار پدرش
سفره گسترد به افطارِ علی شیر و نان و نمک آورد بَرَش
علی آن مرد مناجات و نماز چون که افتاد به آنها نظرش
چشمه های غم او جوشان شد ریخت زان منظره اشک از بصرش
گفت در سفره من کی دیدی دو خورش یا که از آن بیشترش
نمک و شیر، یکی را برگیر بفکن بهر پدر، آن دگرش


علی(ع) آماده شهادت

در آن شب موعود امیر فضیلت ها، گاه و بی گاه از اطاق خویش بیرون می رفت و نظری بر آسمان می افکند. فرمود: «به خدای سوگند این همان شبی است که آموزگار مجربم، رسول خدا به من وعده داده است». گاهی زمزمه استغفار بر لب داشت و گاهی تلاوت «یس» می کرد. آن شب به نماز و راز و نیاز علی(ع) با شب های دیگر فرق می کرد. می گفت: اللّهُمَّ بَارِکْ لِیَ الْمَوْتَ؛ خداوندا، مرگ را بر من مبارک گردان. لحظه ای خواب چشمانش را فرا گرفت. او آن حالت را چنین توصیف می کند: «در آن حال رسول خدا(ص) را در عالم رؤیا دیدم. عرض کردم چه بسیار کارشکنی ها و لجاجت و دشمنی ها که از امتت دیدم! فرمود: آنها را نفرین کن. گفتم: خدا بهتر از آنان را به من بدهد و به جای من شخص بدی را بر آنها مسلط کند».

حرکت علی(ع) به سوی مسجد کوفه

مقتدای حق جویان برای نماز آماده رفتن به مسجد است. اما تو گویی همه ی ذرات هستی می گویند مولا، امشب به مسجد مرو. مرغابیان نالان و پرزنان گرد او را گرفته اند. علی(ع) نگاهی به آنان می کند و می فرماید: «نیست خدایی مگر خدای یگانه. صیحه هایی که در پی آن نوحه سرایی ها خواهد بود و فردا قضا و قدر الهی ظاهر می شود». علی(ع) به راه خویش ادامه می دهد؛ ولی این بار، قلابِ درْ کمربندش را می گیرد. او نیز فهمیده است که امشب چه اتفاقی قرار است که بیفتد. مولا کمربندش را محکم می کند و شعری بدین مضمون می خواند: «هان ای فرزند ابوطالب! کمر خویش را برای مرگ محکم بند؛ زیرا مرگ تو را ملاقات خواهد کرد و از مرگ آن گاه که به سوی تو آید فریاد مکن» و دیگر بار زمزمه کرد: «خداوندا مرگ را بر ما سعادت مندانه ساز و دیدارت را بر ما مبارک گردان».

علی(ع) در مسجد کوفه

امیرالمؤمنین علی(ع) با شتاب به سمت مسجد حرکت می کند. حسن(ع) را که برای حفاظت پدر به دنبال او آمده بر می گرداند. وارد مسجد می شود و در تاریکی، چند رکعتی نماز به جا می آورد و آنگاه بر بام مسجد می رود و بانگ اذان سر می دهد. اذانی که در سایه همت و رشادت مردانه او این سان شکوه و جلال یافته است. پس از آن از مأذنه به زیر می آید و در صحن مسجد با بانگ الصلوة، الصلوة، خفتگان را برای نماز بیدار می کند.

علی(ع) در محراب شهادت

علی(ع) اینک به نماز نافله فجر ایستاده است. اما این نماز حال و هوای دیگری دارد. رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. علی(ع) او را به معراج می برد. لحظه موعود فرا رسیده است. همین که سر از سجده رکعت اول بر می دارد «شبیبن بحره»، آهنگ قتل آن حضرت می کرد. اما شمشیر او به طاق اصابت کرد و خطا نمود. ابن ملجم مرادی، تیره روزترینِ مردمان که در تاریک اندیشی و فضیلت سوزی گوی سبقت ربوده بود، به آن حضرت نزدیک می شود و شمشیر زهرآلود خود را بر فرق مبارک آن رهبر آزاده فرود می آورد؛ ضربتی که به جای زخم عمروبن عبدود می نشیند و تا جای سجده را می شکافد. آن ضربت دین را از وجود علی(ع)، محروم کرد. انسانیت را در سوگ رهبری والا نشاند و عدالت را بی مقتدا ساخت.

فُزْتُ و رَبِّ الْکَعْبَة

مسجد کوفه، آن شب نظاره گر آخرین مناجات و نماز مولای پارسایان بود. علی(ع) دیگر خود را آزاد می دید. به آستانه وصال رسیده بود. دیگر از رنج ها و دردهایی که مردمان نابکار برای او آفریده بودندر هایی می یافت. آری وعده ای که به او داده بودند تحقق پیدا کرده بود. پس همین که ضربه آن دشمن پاکی ها بر فرق او فرود آمد سر برداشت و در حالی که چشم به آسمان دوخته بود فریاد کرد: بِسْمِ اللّهِ وَبِاْاللّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ فُزتُ و رَبِّ الْکَعْبَة؛ به پروردگار کعبه سوگند که رستگار و کامروا شدم».

ندای جبرئیل

شگفتی این است که پس از فرود آمدن تیغِ حق ستیز ابن ملجم، فرشته وحی در حالی که علی(ع) هنوز از عالم خاک عروج نکرده بود، شهادت او را اعلام داشت و آه و ناله فرشتگان در آسمان ها طنین افکند. بادی تیره وزیدن گرفت و جبرئیل بی امان فریاد برآورد: به خدای سوگند که پایه های هدایت فرو ریخت. به خدای سوگند که ستارگان آسمان تیره و تار شدند. پرچم ها و نشانه های پرواپیشگی از میان برداشته شد. پسرعموی گران قدر پیامبر و جانشین راستین و برگزیده او، علی مرتضی، کشته شد».

سفارش حضرت علی (ع) در مورد ابن ملجم

مردم با دیدن این منظره هجوم آوردند و ابن ملجم را گرفتند و به نزد علی (ع) بردند. علی (ع) چشمانش را گشود. با صدای ضعیف اما با یک دنیا مهربانی و لطف رو به او کرد و گفت: ای ابن ملجم، آیا به تو مهربانی نکردم؟... آیا برای تو امام بدی بودم تا مرا این گونه پاداش دهی؟ ...».

آنگاه رو به فرزند ماتم زده اش حسن(ع) کرد و فرمود: «پسرم، با اسیر خود مدارا کن و شفقت و مهربانی پیش گیر... ما از اهل بیت رحمت و مغفرتیم. از آنچه خود می خوری به او بخوران و از آنچه می آشامی به او بنوشان. اگر من از دنیا رفتم با یک ضربه او را قصاص کن و اگر زنده ماندم خود می دانم که با او چه کنم و من به عفو سزاوارترم».

به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 18 / 4 / 1398برچسب:مناسبت, | 19:4 | نویسنده : اكبر قرباني |

 
اين سايت كه متعلق به روستاي افشار جلفا است در شبكه اجتماعي لاين Official Accounts گروهي به نام روستاي افشار جلفا دارد كه اخبار روز روستا در اين گروه قابل مشاهده است 
 
نحوه ورود به گروه

روش اول(از طريق ID LINE)

بعد از ورود به لاين بر روي عكس افزودن دوست در بالاي صفحه كليك كنيد



بعد از ورود به قسمت جستجو بر اساس ID LINE برويد



بعد از ورود شما ID LINE گروه را وارد نماييد


حالا با كليك بر روي گزينه Add گروه را اضافه خواهيد كرد

گروه در Official Accounts موجود ميباشد



و براي ورود به گروه بر روي نام روستا كليك كنيد 




حالا بر روي گزينه Homeكليك موده و وارد صفحه اصلي گروه شويد
 


 


موضوعات مرتبط: بسته الکترونیکی انجمن ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 18 / 4 / 1398برچسب:بسته الكترونيكي انجمن, | 18:9 | نویسنده : اكبر قرباني |

 


علی بن ابی‌طالب
Imam-ali.png
نقش امام اول شیعیان
خلیفهٔ چهارم اهل سنت
نام علی بن ابی‌طالب
کنیه ابوالحسن، ابوتراب
لقب(ها) امیرالمؤمنین، مرتضی، اسداللّه، حیدر کرار، سید عرب، سیدالمسلمین، امام‌المتّقین
زادروز ۱۳ رجب سال سی‌امعام‌الفیل (۲۳ قبل از هجرت)
زادگاه کعبه، مکه، حجاز
درگذشت ۲۱ رمضان ۴۰ هجری
مدفن حرم علی بن ابی‌طالب، نجف، عراق
محل زندگی عربستان و عراق
پدر ابوطالب
مادر فاطمه بنت اسد
همسر(ان) فاطمه، ام‌البنین، اسما دختر عمیس، فهرست کامل
فرزند(ان) حسن، حسین، محمد حنفیه، زینب، عباس،ام‌کلثوم، محسن (مورد اختلاف)، ابوبکر، عمر،عثمان، فهرست کامل
طول عمر ۶۳ سال (۳۰ عام‌الفیل – ۴۰ هجری)
خلافت ۴۰–۳۵ هجری
خلیفه پیشین عثمان
خلیفه پسین حسن / معاویه
امامت ۴۰–۱۱ هجری
پیامبر پیشین محمد
امام پسین حسن

الــلــه
محمد • علی • فاطمه • حسن • حسین
سجاد • باقر • صادق
کاظم • رضا • جواد • هادی
عسکری • مهدی

          براي مشاده اين امام  رئوف به ادامه مطلب برويد   

 


موضوعات مرتبط: زندگينامه بزرگان ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 17 / 4 / 1398برچسب:زندگينامه بزرگان, | 21:22 | نویسنده : اكبر قرباني |

با سلام و احترام موسيقي پيشين وبلاگ را در لينك زير مي توانيد دريافت نماييد

اندازه
4.26MB
منبع 
www.ovshar0930.lxb.com


http://s3.picofile.com/file/8198325876/Tajali_Tahe.mp3.html


موضوعات مرتبط: بسته الکترونیکی انجمن ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 16 / 4 / 1398برچسب:بسته الكترونيكي انجمن, | 8:45 | نویسنده : اكبر قرباني |

 

امام شیعه
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
حسین بن علی
ImamHusaynMosqueKarbalaIraqPre2006.JPG
نقش سومین امام شیعیان
نام حسین بن علی
کنیه اباعبدالله
لقب(ها) ثارالله
سیدالشهداء
سید الشباب اهل الجنه، الرشید
الطیب
السید
السبط
زادگاه مدینه
مدفن حرم امام حسین
 
کربلا،عراق
پدر علی
مادر فاطمه
همسران شهربانو
 
رباب دختر امرء القیس
 
ام‌الرباب
ام لیلا
ام اسحاق بن طلحه
فرزندان علی بن حسین
علی‌اکبر
 
علی‌اصغر
 
رقیه
فاطمه صغری
 
سکینه
طول عمر

پیش از امامت 
۴۶ سال
(سال ۴ تا ۵۰ پس از

هجرت)

دوران 
امامت
 ۱۱ سال
(سال ۵۰ تا ۶۱ پس از
هجرت)

الــلــه
محمد • علی • فاطمه • حسن • حسین
سجاد • باقر • صادق
کاظم • رضا • جواد • هادی
عسکری • مهدی

 


موضوعات مرتبط: زندگينامه بزرگان ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 1 / 3 / 1398برچسب:زندگينامه بزرگان, | 20:18 | نویسنده : اكبر قرباني |
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • کیوسک